سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فانوس

صفحه خانگی پارسی یار درباره

چرا محبت؟

 

در انتهای پست قبلی « چرا گوش نمی­دهند؟» حرف از محبت پیش آمد. باید گفت " چرا محبت؟"

جامعه­ای که در آن محبت نباشد را نمی­توان حقیقتا جامعه دانست، بلکه جمع آحاد است. هر جمعی اگر بخواهد به جامعه تبدیل شود باید فرد در آن توسعه پیدا کند یعنی از حیطه خواست­های فردی خارج شود. اراده فرد تبدیل به اراده جامعه شود.

این صحیح است که اراده جامعه برخاسته از اراده تک تک افراد است؛ اما هنگامی که اراده­های افراد در یک سمت و یک هدف جمع شود، تنها برای تبدیل به جامعه شدن کافی نیست! هم افزایی اراده­ها تبدیل به قدرت بزرگتر و تصمیم بزرگتری می­شود و تاریخ نیز نشان داده است که ملت­های بزرگ که توانسته­اند کارهای بزرگی انجام دهند، رکن اساسی آن، تجمیع اراده­های افراد بوده است اما تجمیع اراده ها تنها بخشی از راه است. این تجمیع حول چه چیزی باشد؟ بسیار اهمیت دارد و می­توان گفت حتی در ماهیت اراده نیز اثر گذار است.

آدمی همیشه به دنبال سود بیشتر و منفعت بهتر بوده است. حال اگر بتواند با تجمیع اراده ،سود بیشتری کسب کند، آنرا انجام خواهد داد. دیگران را استخدام خواهد کرد و بنای این گرد هم جمع شدن را کسب منفعت بیشتر برای همگان (اکثریت، بخوانید اقلیت) می­گذارد. این یعنی آدمی مستخدم بالطبع است. تو نیاز دیگری را برطرف می­کنی چرا که انتظار داری دیگری نیاز تورا پاسخ دهد. تو چشم به دست دیگری داری! چرا که دیگری چشم به دستان تو دارد!

در این اجتماع، مردم کنار هم زندگی می­کنند اما باهم نیستند. خواستها متشتت و انگیزه­ها شخصی است. هر کس همه چیز را برای خود میخواهد اما چون در واقع این امکان پذیر نیست، برای بدست آوردن بعضی چیزها، حاضر میشوند چیزهای دیگر را در عوض آن بدهند. اگر خواستهای فردی مرزی نداشته باشد نزاع درمیگیرد. پس یک حیطه فردی برای هر شخصی ترسیم می­شود که دیگران را از ورود به آن منع میکنند.

این یعنی احترام به حریم شخصی افراد! تو آنقدر آزادی که آزادی دیگری را آزار ندهی!

اینطور میشود که تو در جامعه ای زندگی میکنی که مجموعه ای از افراد هستند یعنی فردهای جدا از یکدیگر. حتی اگر بخواهی به دیگری محبت کنی  باید دلیل بیاوری و گرنه تو را متهم می­کنند. در این فضا دلیلی برای محبت وجو د ندارد! شما پول میدهی و آش میگیری! حتی در روابط انسانی! و این جامعه اگر سود آوری و نوید بخش رفاه مادی نباشد از هم پاشیده خواهد شد. حقیقتا هم اکنون از هم پاشیده است. کار به جایی میرسد که حتی مادر در عوض محبت(خدمت) به فرزندش انتظار پاداش دارد!

مصرانه باید بگویم: محبت تنها علاج درد انسان است!

ادامه ....!